Aphrodite
Designer: Mohammad Theme
شادی را علت باش ، نه شریک ... و غم را شریک باش ، نه دلیل (زرتشت) از با تو بودن ، دل عادتی ساخت که هرگز بی تو بودن را باور ندارم ! سلام به سلامتی باغچه ، که خاکش منم گلش تویی و خارش هرچی نامرده سوزن عشقت خورد به تیوپ قلبم و گفت Pisssssssssss ولی بازم مهم نیسسسسسسسسسس!!! غمگین و بیقرارم ، زخمی تز از 3 تارم ..... وقتی تو را ندارم نفرین به هرچه دارم تقدیم به آنکه دوریش غمم ، خانه اش قلبم و فراموشی اش مرگم است روزم سپری شد به امیدی که شب آید ..... شب آمد و دیدم به دلم تاب و تب آمد ..... ای دوست دعا کن من بیچاره مبادا ...... در حسرت دیدار تو جانم به لب آید !! داستان زندگی من قصه ای است که متن آن وجود توست و پایانش نبود توست غم اگر ترکم کند تنهای تنها میشوم .... تو اگر ترکم کنی رسوای عالم میشوم یادمان نرود که ما برای یک بار ایستادن هزار بار افتاده ایم ! بر دوش دلم بار غمت سنگین است .... دور از تو همیشه قلب من غمگین است .... آن شب که دلت شکست یادت باشد .... تاوان شکستن دل من این است مهرت ای دوست زمانی ز دلم پاک شود که همه پیکر من زیر زمین خاک شود آسمون به دریا گفت این بالا خیلی خوبه ، همه جا را میشه دید .... دریا گفت این پائین از اون بالا هم بهتره چون فقط تو رو میشه دید قلب کوچکم هنوز چشم انتظار توست .... گرچه بی وفا شد باز بیقرار توست دوشاخه گل یا جام مستی .... قربان شما هرجا که هستی ... لوتی ترین پیام سال : بند کفشتیم گره بزن خفه شیم !!!! غزال خوش غزل تویی .... شیرین تر از عسل تویی .... بین تمام آدما ..... نگین بی بدل تویی در مکتب ما رسم فراموشی نیست .... در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست .... مهر تو اگر به هستی ما افتاد .... هرگز به سرش خیال خاموشی نیست در مرام ما رفیقان نیست رسم ترک دوست .... عهد با هر کس ببندیم جانمان در دست اوست بیا تنها هوادار دلم باش .... یگانه گل به گلدان دلم باش ..... به وقت غم پرستاری ندارم .... بیا جانا پرستار دلم باش هزار سال در این آرزو توانم بود تو هر چه دیر بیایی ، هنوز باشد زود مهربانی را اگر قسمت کنند من یقین دارم به ما هم میرسد .... آدمی گر ایستد بر بام عشق دستهایش تا خدا هم میرسد آسمان وقف نگاهت گل من ...... مانده ام چشم به راهت گل من ...... هر کجا هستی و باشی گویم ...... که خدا پشت و پناهت گل من مهم نبوده سوختنم ، دور از تو پرپر زدنم ..... مهم تو بودی عشق من، نه قصه شکستنم ...... به افتخار عشق تو میگم که بازنده منم ..... نمیگم دلم اسیره نمیگم پیش تو گیره ..... من میگم اگه نباشی دلم از غصه می میره عطر حرفات واسه من بوی گل شقایقه ..... تو رو دیدن واسه من قشنگ ترین دقایقه غیر از غم عشق تو ندارم غم دیگر ..... شادم که جز این نیست مرا همدم دیگر یکی در آرزوی دیدن توست ، یکی در حسرت بوسیدن توست .... ولی من ساده و بی ادعایم ، تمام هستی ام خندیدن توست هر کدوم از ما چون فرشتگانی با 1 بال هستیم ، تنها زمانی قادر به پرواز خواهیم بود که در آغوش هم باشیم نگو هرگز خدا حافظ که از تنهایی بیزارم ... ز پیش من نرو هرگز که من تنها تو را دارم روی خرابترین خرابه تخت جمشید می نویسم : خرابتم لوتی اگه تنم کویره ... اگه نگام فقیره ... یه قلب پاک و ساده .... به عشق تو اسیره ! در جهان هرگز نشو مدیون احساس کسی .... تا نگردد رایگان عشقت گروگان کسی از شب پرسیدم چه بنویسم برای کسیکه دوستش دارم ؟ گفت بنویس بی تو فردایی ندارم سودای دلم قسمت هر بی سر و پا نیست ..... خوش باش که یک لحظه دلم از تو جدا نیست تقدیم به آنکه محبتش در خاطرم ، خاطرش در یادم و یادش دردلم زنده است عاشقان را عشق فرمان میدهد و لوتیان را معرفت سعی کن به آنچه دوست داری برسی و گرنه مجبوری به آنچه رسیدی دوستش بداری خودم : شمع .... دلم : غریب .... کوله بارم : حسرت .... گناهم : عشق .... عشق و امیدم : دیدار تو بزرگترین ارتفاعی که باعث مرگم میشه افتادن از چشم توست خط عشق : یعنی راهی که در آن وقتی پا گذاشتی هرچی داری ازت میگیره و داغونت میکنه!!!! عابر شهر چشاتم دل من اهل ریا نیست .... اونی که مثل تو باشه حتی توی قصه ها نیست تنها دارویی که دو خاصیت داره چشمای نازته که هم آروم میکنه هم داغون میدونی بی نمک ترین آدم روی زمین کیه ؟ خب تویی دیگه ، آخه عسل که نمک نداره !! ما هرچی تلخی بود امتحان کردیم ولی دیدیم هیچ چیزی تلختر از ندیدنت نیست من الان تعمیرگاه سرکوچتونم میدونی چرا ؟ چون خرابتم !! گر مستی چشمان سیاه تو گنا ه است ، من طالب آن مستی و خواهان گناهم اسمتو روی کوه نوشتم خراب شد ، روی شمع نوشتم آب شد ، روی قلبم نوشتم شکست ، جمع کن خودتو با این اسمت میدونی صفای آدمهای پابرهنه به چیه ؟ هیچ ریگی تو کفششون نیست . پا برهنتیم رفیق دوستم بدار آنقدر که دوستت دارم ، فراموشم نکن که دوستت داشته باشم یک شاخه گل یک دنیا مهربونی ، تقدیم به توکه هم گلی هم مهربونی وقتی کسی به دل نشست ، نشستنش مقدس است ، حتی اگر نخواهدت نفس کشیدنش بس است صفحه ساعتم را تیره میکنم تا نبینم لحظات بی تو بودن را کندوی باغ هستی بی تو عسل ندارد ... بی تو کتاب عشقم ضرب المثل ندارد ما فقیران قلبمان بی کینه است ... دوستی با هرکه کردیم جای آن در سینه است کاش دنیا ساعت بود و من و تو عقربه هاش ، اونوقت هر یک ساعت یک بار به هم میرسیدیم ذغال قلیونتم رفیق ! می سوزم تا بسازمت از با تو بودن ، دل عادتی ساخت ، که هرگز بی تو بودن را باور ندارم از دست زمانه تیر باید بخوری .... دائم غم ناگزیر باید بخوری .... صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست .... بچه تو هنوز شیر باید بخوری دفتر نقاشی من تو شهر غم گم شده ... به کی بگم ؛ با معرفت دلم برات تنگ شده !!! بمیرد انکه غربت را بنا کرد .... تو را از من مرا از تو جدا کرد نگو هرگز خداحافظ که از تنهایی بیزارم ..... زپیش من نرو هرگز که من تنها تو را دارم عشق تو به تار و پود جانم بسته است ..... بی روی تو درهای جهانم بسته است در دریای نیلفام خوابهای شیرین شب ، صدف های رنگین خیال را می کاوم ، شاید مروارید رویای تو را در آن یابم نمیگم دوست دارم ، نمیگم عاشقتم ، میگم دیونتم که اگه یه روز ناراحتت کردم بگی بی خیال دیونست دیگه ... یادت باشه وقتی بارون اومد صورتتو ازش دریغ نکنی ، چون از آسمون تا زمینو به امید بوسیدن تو اومدن آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم ... آن عهد که بستیم به پیمانه شکستیم ... ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی ... ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم ... خدایا نسیم نوازش کجاست ... کویرم ، سرآغاز بارش کجاست .... بیا تا به لبخند عادت کنیم ... به این راز پیوند عادت سکنیم .... بیا ساده مثل چکاوک شویم ... بیا باز گردیم و کودک شویم تو دریایی و من موجی اسیرم .... که می خواهم در آغوشت بمیرم ..... بیا دریای من آغوش بر کش ..... نمی خواهم جدا از تو بمیرم هوس بازان کسی را که زیبا می بینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم ، هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی ، رنگین کمان من .... برای زندگی کردن دو چیز لازم است : قلبی که دوستت بدارد و قلبی که دوستش بداری اگر تو بیایی به پرستاری من .... شب هجران نکند قصد دل آزاری من اگر دنیا پر از عاشق نباشه .... تو این دنیا دل صادق نباشه ..... همون بهتر که این دنیا نباشه .... زمین و آسمون یکجا فنا شه عشق، نردبانی است که ما را از خود بالا می کشد .... عشق، همان فعل انفعالی است که در برابر گل سرخ به ما دست می دهد ..... عشق ، عزرائیل زیبایی است که رسید ، جسم ما را می گیرد و قبض روح را امضا می کند .... عشق، اولین آهی است که در آیینه کشیده ایم ..... عشق ، اولین حقوق ما از باجه معرفت است ..... عشق ، خرید و فروش با پای عاشق و معشوق است قلب من یک جاده تاریک بود .... با تو قلبم کلبه پیوند شد .... اشک هایم مثل نیلوفر شکفت .... حاصلش یک اسمان پیوند شد جاده عشق تا اطلاع ثانوی لیز و لغزنده می باشد ..... از عاشقانی که قصد سفر در این جاده را دارند ، خود را به زنجیر محبت و صمیمیت مجهز کنند . پلیس راه عاشقان بخشندگی را از گل بیاموز ، زیرا حتی ته کفشی که لگد مالش میکند را هم خوش بو میکند عاشق شدن مثل دست زدن به آتیش می مونه . پس سعی کن تا وقتی که جراتش رو پیدا نکردی هیچ وقت بهش دست نزنی ، اما اگه بهش دست زدی سعی کن طاقتش رو داشته باشی که تو دستهات نگهش داری لحظه دیدن تو لحظه مرگ من است ، مرگ پایان من نیست آغاز عشق من است عشق یعنی حسرتی در یک نگاه ..... عشق یعنی غربتی بی انتها ..... عشق یعنی فرصت اما کوتاه .... عشق یعنی مرگ اما بی صدا عشق یعنی: چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست... ؛ و چون برف ، ذوب شدن بر غم های دوست عاشق سر مست و بی پروا منم ..... بی خبر از خیش و از دونیا منم ..... بس که با جان و دلم آمیختی ...... کس نداند این تو هستی یا منم...؟؟؟ میدونی فرق تو با خون چیه ؟ خون میره تو قلب و بر میگرده ولی تو رفتی تو قلب و بر نمیگردی همیشه با غمت من در ستیزم ..... به این خاطر همیشه اشک ریزم ..... به هر برگ گلی این را نوشتم : ..... تویی امید من تنها عزیزم لاک پشت ها هم عاشق میشن ولی تحمل درد عشق براشون راحته ، چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه کاش میشد بر جدایی خشم کرد .... شاخه های نسترن را با تواضع پخش کرد .... کاش میشد خانه ای از مهر ساخت ..... مهربانی را در آن سرمشق کرد وقتی می خواهم بگویم چقدر برایم عزیزی ، واژه ها کم می آورند به همین جهت ساده می گویم که دوستت دارم میدونی بهترین دوست کیه ؟ اونی که اولین قطره اشک تو رو میبینه ، دومیشه پاک میکنه ، سومیشو تبدیل به خنده میکنه زیباست که با خدای خود چت بکنیم ..... در سایت نماز شب عبادت بکنیم ..... ای کاش که ما فلاپی دلها را ...... با عشق علی و آل ، فرمت بکنیم یه خره با حسرت به اسب نگاه میکنه و میگه : ای کاش تحصیلاتم را ادامه داده بودم !! فاصله گرفتن از آدمهایی که دوستشان داریم بی فایده است ، زمان به زودی به ما نشان خواهد داد که جانشینی برای آنها نداریم هیچ گاه یک برگ سفید را قاب نمیگیرند ، برای قاب گرفتن باید حرفی برای گفتن داشت گرمترین احساست را تقدیم کسی کن که ، همواره در سردترین لحظه ها به یاد تو بوده است اگه مثل شپش توی موهام باشی ، قول میدم برای موندنت تا آخر عمر حموم نرم آه ای مردی که لبهای مرا ، از شراره بوسه ها سوزانده ای ، هیچ در عمق دو چشم خاموشم ، راز این دیوانگی را خوانده ای ، هیچ در عمق دو چشم خاموشم ، راز این دیوانگی را خوانده ای ، هیچ میدانی که من در قلب خویش ، نقشی از عشق تو پنهان داشتم ، هیچ میدانی کز این عشق نهان آتشی سوزنده بر جان داشتم ، خلوتی میخواهم و آغوش تو ، خلوتی میخواهم و لبهای جانم ، تا به تو ساغری از باده ی مستی دهم ، آه ای مردی که لبهای مرا از شراره بوسه ات سوزانده ای ، این کتاب بی سرانجام است و تو ، صفحه ی کوتاهی از آن را خوانده ای مهربانی را اگر قسمت کنیم .... من یقین دارم به ما هم میرسد .... آدمی گر ایستد بر بام عشق ..... دستهایش تا خدا هم میرسد من پر از حرف سکوتم ..... خالیم رو به سقوطم .... بی تو و آبی عشقت .... تشنه ام ، کویر لوتم پلک نمیزنم ، نکند به اندازه یک چشم برهم زدن ، چشم از دلم برداری رو غبار پشت شیشه ، اسم خوبت رو نوشتم ..... مثل هر روز و همیشه اینه انگار سرنوشتم .... رو تن سرد درختا ، اسممون رو حک میکردم .... به امید روز دیدار به تو هرگز شک نکردم عشق را از ماهی بیاموز که چه بی پایان آب را پر از بوسه های بی پاسخ میکند من آن تنهای شبگردم که در پس کوچه قلبم به دنبال تو میگردم اگر مردن سزای عاشقان است ، برای مردنم هر شب دعا کن شمع سوزان تو ام اینگونه خاموشم نکن .... گرچه دور افتاده ام اما فراموشم نکن وقتی قلبت شکست خرده هایش را یه گوشه نگه دار ، درسته که هیچ وقت مثل اولش نمیشه ولی شاید بتونی تکه های گم شده قلب دیگری باشی عاشق آن نیست که که عشق تکیه کلامش باشد .... عاشق آن است که وفاداری مرامش باشد با خون و غم نوشتم غربت مکان ما نیست .... از یاد بردن دوست هرگز مرام ما نیست
تعداد بازدید از این مطلب:
کلمات کلیدی:
Design By : Theam.TK |